Web Analytics Made Easy - Statcounter

سریال «ممنوعه» به کارگردانی امیر پورکیان از اوائل شهریور امسال در شبکه نمایش خانگی توزیع شد، مجموعه‌ای که تعداد زیادی از چهره‌های مطرح سینما و تلویزیون را گرد هم جمع کرده و قصه‌ای امروزی و جوان‌پسند را روایت می‌کند. حاشیه اما دست از سر این سریال برنداشت و این سریال بعد از سه قسمت توقیف شد.

 داستان این مجموعه حساسیت‌هایی را به وجود آورد و در نهایت هم جلوی توزیع ادامه این مجموعه گرفته شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما بعد از کش و قوس‌های فراوان قسمت چهارم چند روز پیش وارد شبکه نمایش خانگی شد.

به همین بهانه با امیر پورکیان کارگردان این مجموعه درباره حاشیه‌های این سریال گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

به نظر می‌رسد وقفه‌ای که در توزیع سریال افتاد مخاطبان و علاقه‌مندان به سریال «ممنوعه» را دلسرد کرد، به هر حال کسانی که پیگیر این سریال بودند دوست داشتند به طور منظم قصه مجموعه را دنبال کنند. نظر خودتان در اینباره چیست و فکر می‌کنید این مسئله چقدر برای «ممنوعه» آسیب‌زا بود؟

من دیروز خبری خواندم که سریال «ممنوعه» دوباره در صدر فروش قرار گرفت. البته نکته‌ای که شما گفتید هم وجود دارد، وقتی در پخش یا توزیع کاری وقفه می‌افتد نه در کار ما در هر اثری این مسئله را به وجود می‌آورد و ممکن است این سردی در مخاطب به وجود بیاید. اما خدا رو شکر راجع به «ممنوعه» این اتفاق نیفتاده و این برای من خیلی مهم است.

فکر می‌کنید این مسئله چقدر به خاطر خود قصه کار است و چه بخشی از آن به دلیل دیگر دلایلی که می‌تواند یک مخاطب را پای کار نگه دارد، مثلا چهره‌هایی که در این سریال حضور دارند؟

من فکر می‌کنم به هدفی که در پرداخت داشتم رسیدم و همین مسئله کلید این قضیه است که این رشته میان اثر و مخاطب حفظ شده و ادامه پیدا کرده است.

پرداخت قصه منظورتان است؟

ما در پرداخت و ساخت این کار تمام تلاش‌مان را کردیم که بازیگرانمان کوچکترین فاصله‌ای با حقیقت و واقعیت نداشته باشند. من سعی کردم هم در نوع دیالوگ‌گویی، حرکات، اتفاقات صحنه و میزانس‌ها نزدیک‌ترین اتفاق با واقعیت رخ دهد و همان را به تصویر بکشم و به نظرم ادامه استقبال نیز جواب همین قضیه است. احساس شخصی من این است که مخاطب اینقدر شخصیت‌های سریال را نزدیک دیده که همچنان این رشته را دنبال می‌کند. این بازخوردهایی است که من خودم گرفتم، کامنت‌های زیادی برای من می‌آید و من این نکات را از آنها متوجه می‌شوم. البته قطعا کسانی هم هستند که این فضا را دوست ندارند.

---

در واقع رئال بودن قصه «ممنوعه» را دلیل رغبت مخاطب به پیگیری و تماشای این سریال می‌دانید؟

من فکر می‌کنم این خط و فضای قصه تاثیر به سزایی در استقبال مخاطب گذاشته، البته همه این‌ها را کنار این موضوع بگذارید که «ممنوعه» بازیگران چهره زیادی دارد و قصه به روز کار هم مخاطبان بیشتری را ترغیب کرد. همه اینها وقتی با هم ترکیب می‌شود در نتیجه اتفاقی که شاهدش هستیم حاصل می‌شود. اما بخش اعظم آن فضاسازی و روحی است که سریال دارد.

حاشیه اساسا شاید در ذات خودش برای شخصی خوشایند نباشد اما گاهی باعث اتفاق‌های مثبت هم می‌شود. درباره «ممنوعه» حاشیه به وجود آمد و این سریال توقیف شد. این اتفاق را به نفع مجموعه می‌دانید یا به ضررش؟

من درباره این سریال فقط این نکته را بگویم که یادمان نرود که «ممنوعه» قبل از توقیف یا متوقف شدنش چه شرایطی داشت. برخی از دوستان دوست دارند جو را به این سمت ببرند که «ممنوعه» حالا که اینقدر مخاطب دارد به خاطر توقیف شدنش است اما به نظرم یک رسانه این رسالت را دارد که واقعیت‌ها را ببینید. یادمان باشد که «ممنوعه» قبل از توقیف چقدر مخاطب داشت. اما با توقیف این سریال آنهایی که از سریال چیزی نمی‌دانستند هم باخبر شدند و حالا دنبالش می‌کنند. ولی در نهایت مخاطب این نوع کارها به اتفاقی مثل توقیف محدود نیست. بیننده «ممنوعه» کافی است یک قسمت از این مجموعه را تماشا کند تا ترغیب شود ادامه کار را دنبال کند، حتی منظورم حالا هم نیست چون موتور اصلی قصه و بخش معمایی کار و به اصطلاح رودستی که مخاطب می‌خورد از قسمت هفتم و هشتم به بعد روشن می‌شود. مخاطب الان اتفاق‌های روی داستان را می‌بیند و اصلا تصورش را هم نمی‌کند که در قسمت‌های آینده چه اتفاق‌هایی در انتظارش است. من آنجا مطمئن هستم که اتفاق‌های بسیار بهتری هم می‌افتد. من فکر می‌کنم تا الان هرچقدر که مخاطب داریم از قسمت هفت و هشت به بعد دوبرابر هم می‌شود. من به عنوان کارگردان این اثر به مخاطب قول می‌دهم که چیزی فراتر از انتظار و تصورش را خواهد دید و آنوقت است که دیگران را مجاب می‌کند که این کار را دنبال کنید.

بعد از توقیف و حالا ادامه پخش کار چقدر مجبور شدید به خط قرمزها بیشتر پایبند باشید و در واقع کار را سانسور کنید؟

به نظر شخص من سریال «ممنوعه» اصلا مشکلی نداشت، ارشاد یکسری ممیزی‌ها برای همه کارها دارد برای «ممنوعه» هم همچنین. این سریال اگر توقیف نمی‌شد هم یکسری ممیزی می‌خورد چون قانون کار است، فیلمساز همیشه سعی می‌کند پایش را از خطوط قرمز فراتر بگذارد ولی در مقابل شورایی هم هست که باید روی این قضیه نظارت داشته باشد. اما دلیل اصلی توقیف این کار به این خاطر بود که چنین سریالی باید تا آخر بازبینی می‌شد بعد توزیع می‌شد. ولی وقتی تا پایانش دیده شد همه از بزرگ و کوچک براین باورند که این سریال اساسا مشکلی نداشت. اصلا مگر من فیلمساز می‌توانم خلاف قواعد کاری کنم؟

پس مخاطب امیدوار باشد «ممنوعه» را در ادامه مثل قسمت‌های قبل ببیند؟

شک نکنید، من به مردم و مخاطبان عزیز که نگران سانسور این کار هستند می‌گویم مطمئن باشید اگر قصه بخواهد رسالتش را از دست بدهد یا محتوای آن تغییری کند خود من اولین نفری هستم که صدای اعتراضم بلند می‌شود. من سعی می‌کنم هر قدر که زنده هستم را با شرافت زندگی کنم. مخاطب هم برایم ارزشمند است./خبرآنلاین

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۵۳۴۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۱۳ میلیون دلار برای القای تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه | جعل تاریخ در سریال حشاشین

به گزارش همشهری آنلاین،‌ همان‌گونه که انتظار می‌رفت، سریال حشاشین، با حواشی متعددی که رقم زد، نتوانست به اثر درخور و ماندگاری در حافظه مردم کشورمان تبدیل شود. سریالی که در زمان تولید، با سروصداهای بسیاری همراه شد و عنوان یکی از پرهزینه‌ترین تولیدات جهان عرب را از آن خود کرد.

این سریال، ماه رمضان امسال، از یکی از شبکه‌های اصلی مصر به روی آنتن رفت و در آن کشور نیز واکنش‌های متفاوتی را به خود دید. سابقه تاریخی چنین کارهایی، این شائبه را تقویت می‌کرد که با توجه به فضاسازی فرقه‌ای داستان، باید در انتظار کژراهه‌های روایی بود علی‌الخصوص آن‌که ایران، ابژه این داستان بود و نمی‌توانستیم بپذیریم که کشوری مانند مصر، داستانی در مسیر روایت دقیق و متقن تاریخی از ما داشته باشد.

ساختار مشوش روایت و البته بزرگ‌نمایی‌های اغراق‌آمیزی که می‌خواست این باور را به مخاطب الصاق کند که ایرانی‌ها، پدر داعش هستند، به‌اندازه‌ای ناشی‌گرانه بود که با یک‌بار تماشای صرف چند قسمت از سریال، می‌شد به‌راحتی متوجه آن شد. حشاشین هرچقدر که در زمینه ساختار حرفه‌ای سریال‌سازی، الکن است و بویی از استانداردهای سریال‌سازی جهانی نبرده اما در زیرلایه، به شکلی دقیق، فراتر از رویه ظاهری آن که ایران‌ستیزی است، نوعی شیعه‌ستیزی را در پیش گرفته است.

طبیعی است که در پرداخت داستان‌هایی با مضمون فرقه‌های سیاسی، یک تصویر ظاهری از المان‌های آن فرقه ساخته می‌شود و یک تصویر نیز در زیرلایه مورد نظر است تا توطئه‌ها و منویات حقیقی آن فرقه، به دور از تمایلات سورئالیستی، زمختی خود را نشان دهد. به همین دلیل، حشاشین در شکل ظاهری، به ایران‌ستیزی روی آورده و زیر پرچم حسن صباح، وجوه مدیریتی ایرانیان و تمایل به کشورگشایی‌هایی که دارد را مورد نقد قرار داده است بنابراین همین نقد خزنده نمی‌تواند مخاطب را مجاب کند که با یک روایت درست و تاریخی مواجه بوده است.

اینکه تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه نسبت داده شده تا جزءنگری‌هایی که مبتنی بر رجعت به کتاب خدا و پیامبر به جای امام و ولی‌فقیه است، نمونه‌هایی از جنگ روایتی است که این سریال در خدمت به شیعه‌ستیزی انجام داده است

در پس‌زمینه اما هدف فیلم کلان‌تر است که خوراک مویرگی مکفی در جهت اقناع مخاطب را دارد و آن، گرفتن انگشت اتهام جنایت‌های تاریخی به سمت شیعه بوده است. از جریان داشتن عباراتی چون سر مار را باید زد که به تائید سریال، از آن زمان در مورد حاکمان ایران عنوان شده و امروز نیز شنیده می‌شود تا بهره‌مندی از پرچم سیاه برای فرقه که تداعی‌کننده پرچم داعش است و البته آکسان‌های متعدد بر روی این گزاره که باید با رهبرانمان مشورت کنیم، به‌خوبی موید این مورد است. اینکه تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه نسبت داده شده تا جزءنگری‌هایی که مبتنی بر رجعت به کتاب خدا و پیامبر به جای امام و ولی‌فقیه است، نمونه‌های دیگری از جنگ روایتی است که این سریال در خدمت به شیعه‌ستیزی انجام داده است.

فارغ از این محتوای عجیب و آشکار، سریال، متناسب با هزینه‌کرد و پروژه تبلیغاتی بزرگی که داشته، دستاورد فنی نداشته است. حشاشین را نمی‌توان یک سریال مبتنی بر استاندارد روز این حوزه دانست. کارگردانی به‌واسطه تشتت‌های میزانسن، چندان قابل‌قبول نیست و بازی بازیگران، بیرون‌زدگی‌های فراوان دارد که مخاطب را می‌آزارد.

مجموعه تمام این عوامل سبب شده تا حشاشین، با ساختار جعل تاریخ، موجودیت داشته باشد و این مهم، نه مبتنی بر سندیت واقعی است و نه می‌تواند برداشتی آزاد از یک برهه تاریخی قلمداد گردد. افراط‌گری در جعل تاریخی حوادث به اندازه‌ای زیاد است که مخاطب عام نیز متوجه این میزان عداوت شده و به همین دلیل ارتباط چندانی با آن نمی‌گیرد.

این سریال، نمونه بارز آثاری است که علیرغم تزریق حدود ۱۳ میلیون دلار، نتوانسته آن اثرگذاری اعتقادی و سیاسی را بر روی مخاطب خود داشته باشد. در دنیای امروز، بیشترین میزان تاثیرگذری‌های این‌چنینی، از مجرای مواجهه نرم و زیرپوستی صورت می‌گیرد حال آن‌که حشاشین به‌واسطه عدم‌برخورداری از استانداردهای لازم محتوایی و بصری، نتوانسته مخاطب خود را تحت‌تاثیر قرار بدهد و به همین دلیل، با استقبال قابل‌توجهی از سوی مردم خاورمیانه مواجه نشد.

در ایران نیز این سریال از سوی یک سکوی مطرح و دو سکوی کمتر شناخته شده شبکه نمایش خانگی ارائه شد که با توجه به نظارت پسینی در مورد تولیدات خارجی، خیلی زود بساط این سریال از تمامی پلتفرم ها حذف شد. سریالی که در ایران نیز همپای منطقه، دیده نشد و نتوانست تاثیرگذرای ولو حداقلی هم داشته باشد.

کد خبر 848782 منبع: ایرنا برچسب‌ها خبر مهم فیلم و سریال خارجی

دیگر خبرها

  • ۱۳ میلیون دلار برای القای تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه | جعل تاریخ در سریال حشاشین
  • آقای سعید آقاخانی، ما تحمل می‌کنیم، اما دل خودتان نسوخت؟
  • رجوع و روایت آتش بلاگری و سلبریتی شدن در روابط زن و شوهری
  • ماجرای «بدل» رضا عطاران در تلویزیون
  • ماجرای «بدل» رضا عطاران در تلویزیون چیست؟
  • خط رو خط مسائل اجتماعی
  • کارگردان مشهور ایرانی: تلویزیون نمی‌بینم!
  • تکلیف پخش سریال جدید حسن فتحی مشخص شد
  • از فیلم‌سازی «بدون دیالوگ» تا خندیدن به «قضاوت»
  • از فیلمسازی بدون دیالوگ تا خندیدن به قضاوت