Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، شاید بتوان گفت ایران عزیز از جمله کشورهایی است که برای رسیدن به جایگاه فعلی‌اش تنها به خود متکی بوده است. جوانان غیوری که در تمام عرصه‌ها سنگر را رها نکردند، چه در دوران جنگ تحمیلی و ناعادلانه عراق به ایران و چه در جنگ تمام عیار اقتصادی غرب علیه کشورمان که در هر دو حالت ملت شریف کشورمان با مقاومت‌های خود ماندند و ساختند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با دست‌های خالی و بدون هیچ حمایتی و تنها با تکیه بر داشته‌های خود آنقدر تلاش کردند که امروز در دنیا نام ایران در عرصه‌های مختلف علمی، فناوری، پزشکی، هسته‌ای و غیره می‌درخشد. امروزه دانشگاه‌های بزرگ و مطرح جهان، شاهد حضور دانشجویان و نخبه‌های ایرانی بوده که نتیجه آن رتبه‌های برتری جمهوری اسلامی در جهان، به‌ویژه در منطقه است. 

شنیده‌ها چقدر با واقعیت تطابق دارد؟ 

اگر نگاهی دقیق‌تر به اتفاقات منطقه داشته باشیم به خوبی درمی‌یابیم در حالی که در همسایگی‌مان روزانه هزاران انسان مظلوم و بی‌دفاع بر اثر زیاده‌خواهی‌های عده‌ای ابرقدرت به خاک و خون کشیده می‌شوند، به لطف مدافعان حریم امنیت مرزها، مردم کشورمان در آسایشی کامل مشغول زندگی روزمره خود هستند. جای انکار ندارد که تحت تاثیر تحریم‌های یک‌جانبه و اعمال فشارهای آمریکا و متحدانش،  معیشت مردم تا اندازه‌ای با سختی روبه‌روست که شاید گاهی برخی را به نقد وا می‌دارد، تا آنجا که در مقام قیاس، تمام دستاوردها را فراموش می‌کنند و با مقایسه ایران با کشورهای غربی، به دنبال تخریب و سیاه جلوه دادن کل ماجرا و به عبارت بهتر خودتحقیری هستند. اما این نکته را هم به یاد داشته باشیم که همیشه واقعیت آن طور که ما تصور می‌کنیم و یا می‌بینیم نیست.

اینها تنها بخشی از واقعیت بدون روتوش دنیای غرب و اروپاست که عده‌ای با بزرگنمایی و تحریف واقعیت، تلاش می‌کنند تا آن را مدینه فاضله‌ای جلوه دهند که شاید رویای خیلی‌ها باشد و از شرایط اقتصادی فعلی کشور تحت تاثیر تحریم‌ها، در جهت اهداف خود بهره ببرند و با زیر سوال بردن همه چیز در کشور به مردم این ذهنیت را القاء کنند که جمهوری اسلامی ایران یکی از عقب‌مانده‌ترین کشورهای جهان است. مثلا درخصوص قوانینی که در راستای رعایت حجاب و یا ممانعت ورود بانوان به استادیوم اجرا می‌شود، به طرز همه جانبه و یکپارچه‌ای درصددند تا بگویند ایران، کشوری جنسیت زده و مرد سالار است که مانع پیشرفت زنان شده و به آنها میدان نمی‌دهد و با قیاس آنها با زنان غربی به دنبال گرفتن خودباوری از بانوی ایرانی و سوق دادن او به سمت خودتحقیری است. اما آنچه در واقعیت امر همه ما می‌دانیم خلاف چیزی است که اکنون دلسوزان آن ور آبی در تلاشند تا نشانمان دهند. 

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی    

ویدئو و تصاویر فوق به خوبی پرده از واقعیت‌های بسیاری برمی‌دارد و آمریکای بدون سانسوری را نشان می‌دهد که خیلی‌ها آرزویش را دارند و مدام امنیت و پیشرفتش را سرکوفتمان می‎زنند. کشوری که کارشناسان بومی و داخلی‌اش سالهاست که به افولش اذعان دارند. آمار تکان دهنده از تجاوز و نقض حریم شخصی بانوان و کودکان و یا رکود اقتصادی بی سابقه این کشور در طول سال‌های اخیر، به وضوح چهره بدون روتوش ایالات متحده یا همان کشور متمدن غرب را به رخ جهان می‌کشد. هدف این نیست که بگوییم در ایران، هیچ مشکلی وجود ندارد و یا همه چیز بر وفق مراد است، نمی‌گوییم از آمار فقر و بیکاری در کشور بی‌اطلاعیم؛ نمی‌گوییم که نقدی بر عملکرد دولت و به‌ویژه سیاست خارجی نداریم، از قضا هدفمان این است که صدای ملت را از تریبون فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی به گوش دولتمردان برسانیم و بگوییم آقای رئیس جمهور و هیئت دیپلماسی کشور، عزت و شرافت مردم ایران بهای سنگینی دارد، پس برای حفظ شأن مردم، به روی آن‌هایی که مسبب اصلی تحریم‌ها و جنگ اقتصادی تمام عیار علیه ایران عزیز هستند، لبخند نزنید. این مطالبه مردم و کاربران فضای مجازی است؛ 

در جریان همین خود تحقیری‌ها نقدی هم بر تقلیدهای برخی از رفتار و عادات غربی‌ها داریم، آنها که چند وقتی است در برابر افاضات غربی‌ها دست از پا نشناخته و در راستای تخریب فرهنگ و تمدن ایرانی و اعتلای فرهنگ نامناسب غربی و اروپایی مسابقه گذاشته‌اند و همگی در تلاشند تا گوی سبقت را از دیگری بربایند. منظور همان سلبریتی‌هایی است که به اصطلاح قرار است الگوی جوانان باشند اما می‌بینیم که برخی افراد مشهور به ویژه آن دسته  که شناخته‌تر هستند با ترویج فرهنگ غربی در مسیر شکست ارزش‌ها پیش می‌روند. شاید فراموش کرده‌اند که در جای جای تاریخ، این ایران بوده که سردمدار تمدن و فرهنگ جهان بوه است. 

کلام آخر

ایران عزیز با تمام فراز و نشیب‌ها و  تمام روزهای سخت فراموش نشدنی‌اش امروز در عرصه‌های بین‌المللی به جایی رسیده است که حرفی برای گفتن داشته باشد. امروز دیگر دشمن نمی‌تواند مرزهای امنیت جمهوری اسلامی را تهدید کند. اقتدار نظامی ایران تا جایی پیشرفته است که می‌تواند به راحتی عملکرد ابرقدرت‌های جهان را زیر سوال ببرد. نمونه‌اش همان پهپاد آمریکایی که هنوز رنگ آسمان ایران را ندیده، هشیارانه شکار شد. امروز ایران در بسیاری از زمینه‌های پزشکی حرف اول را می‌زند. پیشرفت‌های هسته‌ای و کسب رتبه‌های برتر در ماراتن‌های علمی‌ همه و همه حکایت از کشوری دارند که در سایه تحریم‌های شدید جهانی و ممانعت‌ها و سنگ اندازی‌های بسیار به اینجا رسیده است. 

اینجاست که فرمایش پیامبر اسلام (ص) مصداق می‌یابد؛ علم اگر در ثریا باشد، باز هم مردانی از پارس به آن دست خواهند یافت. پس بیاییم با نگاهی منصفانه‌ و در عین حال متعصبانه‌تر در مورد کشور عزیزمان به قضاوت بنشینیم و با ادامه خودتحقیری‌، در زمین دشمن بازی نکنیم

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

 

انتهای پیام/ 

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: فضای مجازی ایران آمریکا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۸۷۷۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مدارا با طالبان بدون خط قرمز! / معلمان و دغدغه معیشت/رویا فروشی برای کسب ثروت 

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که گزارش رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیس‌جمهور از ۱۰۰ برکناری با گشت ارشاد مدیران، تبدیل حکم اعدام «بابک زنجانی» به ۲۰ سال حبس، جنجال جدید طلافروشان و سیگنال نزولی دلار به بورس در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده ست.


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 

معلمان و دغدغه معیشت


احمد مازنی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان معلمان و دغدغه معیشت نوشت: روز دوازدهم اردیبهشت، در ایران روز معلم نام‌گذاری شده و درکنار بزرگداشت مقام علمی و فضائل انسانی استاد شهید مرتضی مطهری، از معلمان تجلیل و درباره اهمیت نقش آنان سخن‌ها گفته و همایش‌ها برگزار می‌شود. اما همانند بسیاری از مناسبت‌ها، این همایش‌ها و تجلیل و تکریم‌ها، در مقام عمل ره به جایی نمی‌برد و معلمان و دغدغه‌های‌شان به فراموشی سپرده می‌شود. مایه تاسف است که در کشور ما نیاز‌های معیشتی به مهم‌ترین دغدغه صنوف مختلف، از جمله معلمان تبدیل شده است، چرا؟ معمولا در پاسخ به این پرسش در مورد معلمان، جمعیت زیاد آنان را دلیل حقوق و مزایای اندک این قشر زحمت‌کش و اثر‌گذار جامعه می‌دانند. اما آیا زیاد بودن به معنی زیادی بودن است؟ همه ما می‌دانیم که شخصیت، باور، و رفتار فرزندان ما تحت تاثیر مستقیم تعلیم و تربیت معلمان است، و سلامت روان، جامعه‌پذیری، اعتماد به نفس، و هویت ملی و دینی فرزندان ما متاثر از آموزش و تربیت معلمان است، در این صورت اگر معلم آرامش روانی نداشته باشد، و به دلیل فقر مادی و مشکلات اقتصادی تمرکز لازم روی وظیفه و ماموریت اصلی خویش نداشته باشد، در این صورت چه انتظاری از خروجی نظام آموزشی می‌توان داشت؟ به نظر می‌رسد رسیدگی به نیاز‌های معلمان باید در دستور کار فوری و مستمر دولت قرار بگیرد، و متولیان امر در دولت و مجلس می‌بایست با اهتمام بیشتری به این مهم بپردازند و موانع را از سر راه این عزیزان بردارند و از فرصت حضور معلمان و فرهنگیان و همه صاحب‌نظران که دغدغه تعلیم و تربیت فرزندان این آب و خاک را دارند برای کمک به حل این مشکل استفاده کنند، البته از نقش انجمن‌های صنفی و سیاسی معلمان و فرهنگیان نیز نباید غافل شد این تشکل‌ها می‌توانند به دولت و مجلس در این زمینه و در سایر حوزه‌ها کمک کنند. البته لازم به ذکر است که قانون رتبه‌بندی فرهنگیان که پس از سال‌ها پیگیری در دولت دوازدهم و در نهایت در مجلس یازدهم به تصویب رسید گام مناسبی در جهت تأمین معیشت معلمان بود، اما در کنار ناکافی بودن این قانون، آیین‌نامه رتبه‌بندی معلمان دارای نقاط ضعف‌هایی است که می‌تواند موجب ناکارآمدی این قانون شود. 

شاخص‌هایی که در این آیین‌نامه پیش‌بینی شده تاثیر مستقیم یا حتی غیرمستقیمی بر ماموریت معلم ندارد و شاخص‌هایی که مستقل از عملکرد معلم و عدم توجه به مدرسه محوری و سازوکار‌های نامناسب ارزیابی در این آیین نامه که منجر به ارزیابی سلیقه‌ای می‌شود و در نتیجه نامطلوب و ناکارآمد خواهد بود.

 

مدارا با طالبان بدون خط قرمز!


روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان مدارا با طالبان بدون خط قرمز! نوشت: رواداری برای دولت‌ها یک راهبرد مفید و موثر برای دست‌یابی به موقعیت در سیاست‌های داخلی و خارجی است. اِعمال این راهبرد در زمینه سیاست داخلی هر قدر بیشتر باشد بهتر است، ولی در مورد سیاست خارجی اگر مرز مشخصی رعایت نشود، قطعاً زیان‌های فراوانی به همراه خواهد داشت.
از حکمرانان یک نظام سیاسی دینی همچون نظام جمهوری اسلامی انتظار اینست که حداکثر رواداری را در سیاست داخلی اِعمال کنند و به این فرموده پیامبر خدا صلی‌الله علیه وآله پای‌بندی نشان دهند که اگر حاکم در عفو اشتباه کند بهتر است از اینکه در عقوبت کردن گرفتار خطا شود. «.. فان الامام لان یخطئ فی العفو خیر له من ان یخطئ فی العقوبه». متاسفانه سیاست داخلی ما بر این توصیه رسول‌الله مبتنی نیست و بعضی از حکمرانان ما تصورشان اینست که با سختگیری و فشار حداکثری در کیفر دادن می‌توانند مردم را به مسیری که می‌خواهند سوق دهند. عجیب است که علیرغم تجربیات متعدد و مستمری که در زمینه کارآمد نبودن سیاست زور و فشار وجود دارد، این دسته از حکمرانان همواره بر استمرار این سیاست شکست‌خورده اصرار می‌ورزند.


عجیب‌تر اینکه همین حضرات که اِعمال فشار حداکثری در سیاست داخلی را می‌پسندند، در زمینه سیاست خارجی به ویژه درباره بعضی کشور‌ها که خطرناک بودنشان برای منطقه و آینده منافع ملی ایران اظهر من‌الشمس است، به رواداری کامل و بدون قید و شرط معتقدند! با اینکه طبق ضرب‌المثل معروف «مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد» حکمرانان ما باید از کسانی که بدترین سابقه تروریستی، تکفیری، بدعهدی و پای‌بند نبودن به قوانین و مقررات بین‌المللی را دارند برحذر باشند، آن‌ها را به راحتی تحمل می‌کنند، تخلفاتشان را نادیده می‌گیرند و امتیازات زیادی در اختیارشان قرار می‌دهند.


امیرخان متقی، وزیر خارجه حکومت خودخوانده طالبان که از سران بدسابقه این گروه تروریستی تکفیری است، اخیراً ضمن انکار حضور داعش در افغانستان گفته است این گروه تحت حمایت سه کشور منطقه قرار دارد و این سه کشور داعش را حمایت می‌کنند و باعث ناامنی منطقه شده‌اند. هرچند امیرخان اسمی از این سه کشور نیاورده، ولی آشنایان با تفکر او گفته‌اند منظورش سه کشور تاجیکستان، ایران و پاکستان هستند که طبق ادعای این طالب متوهم، اولی نیروی انسانی داعش را تامین می‌کند، دومی راه عبور را برایشان باز می‌گذارد و سومی بودجه و مراکز برنامه‌ریزی آن‌ها را برعهده دارد.


جالب است که دولتمردان تاجیک و پاکستانی همواره از وجود گروه‌های متعدد تروریستی ازجمله داعش در افغانستان تحت حاکمیت طالبان خبر می‌دهند و این کشور را کانون ناامنی می‌دانند. از طرف دیگر، هر وقت قتل و غارت و جنایتی در افغانستان اتفاق می‌افتد حکومت خودخوانده طالبان آن را به گردن داعش می‌اندازد در حالی که همه می‌دانند طالبان با داعش تقسیم کار کرده و جنایت‌های خود را به گردن داعش می‌اندازد و داعش هم که با طالبان همدست است، این تقسیم کار را پذیرفته و جنایات را گردن می‌گیرد. با اینکه این واقعیت کاملاً قطعی و روشن است، امیرخان متقی با وقاحت تمام ادعا می‌کند داعش در افغانستان حضور ندارد و این سه کشور حامیان داعش هستند.


پاکستان و تاجیکستان در حال تسویه حساب با طالبان هستند و آنچه مایه تاسف است اینست که ایران هنوز به سیاست مدارا با این گروه تروریستی تکفیری ادامه می‌دهد و این گروه علیرغم بدعهدی‌ها و تخلفاتی که از قوانین بین‌المللی دارد دائماً از ایران امتیاز می‌گیرد. در نزدیک سه سالی که طالبان بر افغانستان سلطه دارد هنوز حاضر نشده حقابه ایران از هیرمند را بدهد و اخیراً که سرریز سیل به سیستان رسید، طالبان آن را به عنوان حقابه ایران جا زد! امتیازات سیاسی و تجاری زیادی نیز از ایران می‌گیرد و مهم‌تر اینکه خطر ناامنی در ایران به دلیل ورود عناصر وابسته به طالبان هر روز افزایش می‌یابد، ولی حکمرانان ما به هشدار‌ها اعتنا نمی‌کنند. حالا که امیرخان هم ایران را به همکاری با داعش متهم کرده آیا باز هم سیاست مدارا با طالبان جایز است؟ خط قرمز کجاست؟


رویا فروشی برای کسب ثروت 


آرین احمدی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان رویا فروشی برای کسب ثروت نوشت: یک شبه پولدار شدن، یک ماهه رتبه برتر کنکور شدن، چاقی و لاغری فوری در عرض یک هفته و ... تبلیغاتی هستند که این روز‌ها بسیار زیاد با آن‌ها مواجه می‌شویم. از پیامک‌های فراوان تبلیغاتی و آگهی‌های اینترنتی و تبلیغات عجیب و غریب فضای مجازی گرفته تا انواع رسانه‌ها، همگی پر شده‌اند از تبلیغاتی با این مضامین و جالب‌تر آنکه خدمات خود را هم تضمین می‌کنند و البته گویی نظارت خاصی هم برایشان وجود ندارد و متاسفانه هر روز هم به تعدادشان افزوده می‌شود و شوربختانه‌تر آنکه مخاطبان بسیاری هم دارند و بسیاری از مردم با رویای یک شبه موفق شدن فریب اینگونه تبلیغات را می‌خورند و هزینه‌های مالی و زمانی و متاسفانه خیلی از اوقات روانی بسیاری را بابت اینگونه تبلیغات می‌پردازند.


به تازگی هم متاسفانه پای برخی سلبریتی‌ها و بلاگر‌های معروف به اینگونه تبلیغات باز شده و این گونه افراد سود جو هم نقش پر رنگی در تشویق و اعتماد مردم به پذیرش این گونه تبلیغات دارند! سلبریتی‌ها و بلاگر‌هایی که متاسفانه نظارت خاصی برایشان وجود ندارد، هر چه دلشان می‌خواهد می‌گویند و تبلیغ می‌کنند و البته مالیاتی هم نمی‌پردازند!


پایین بودن سرانه مطالعه و کم بودن سواد رسانه‌ای، افزایش روحیه فست فودی (روحیه‌ای که تحمل صبر ندارد و می‌خواهد همه چیز را به سرعت همانند فست فود به دست بیاورد)، شرایط اقتصادی این روز‌های مردم و از همه مهم‌تر نبود نظارت کافی و نبود دغدغه‌مندی لازم فرهنگی می‌توانند از علل افزایش اینگونه تبلیغات و جذب مردم باشد. البته از نقش کسانی که با رانت و اختلاس یک شبه ثروتمند شده اند و جو روانی که در جامعه ایجاد می‌کنند هم نمی‌توان به سادگی گذشت.

قطعا افزایش این مدل تبلیغات و همایش‌ها می‌تواند تاثیرات بسیار بدی در جامعه و علی الخصوص نوجوانان و جوانان داشته باشد، از نوجوانان و جوانانی که به آن‌ها القا می‌شود می‌توانند بدون تلاش و طی کردن مراحل لازم به موفقیت برسند و تعاریف اصولی موفقیت را در ذهن ایشان تغییر می‌دهند، نمی‌توان انتظار هدفمند و اصولی تلاش کردن و البته رشد و تعالی را داشت و همین مساله باعث شده این روز‌ها تعداد کمتری از نوجوانان و جوانان اشتیاق به یادگیری علم و یا مهارت خاصی را از خود نشان دهند و متاسفانه خیلی‌هایشان با سودای یک شبه ثروتمند شدن و یا یک شبه موفق شدن روز‌های ناب و طلایی جوانی‌شان را می‌گذرانند و حتی مشاغل و نحوه‌ی زندگی پدر و مادر خود را به تمسخر می‌گیرند و اصولا با هرگونه کار کارمندی، کارگری، مهندسی و هر کاری که نیاز به تلاش دارد مخالف هستند و برایشان جذاب‌ترین شغل بلاگری است.
و، اما سه پرسش اساسی که مطرح می‌شود این است که ۱- با وجود تعداد بسیار زیاد نهاد‌های فرهنگی در کشور که عمدتا دارای بودجه‌های فراوانی هم هستند، چرا فرهنگ سازی لازم از قبیل آموزش سواد رسانه‌ای به آحاد مردم و یا ترویج فرهنگ کار و تلاش و ... برای این مهم صورت نگرفته است؟ البته از سهم آموزش و پرورش در این مقوله مهم نمی‌توان به سادگی گذشت!
۲-اصولا فرآیند کسب مجوز اینگونه تبلیغات و همایش‌ها چگونه است و چطور نظارتی بر روی آن‌ها صورت می‌گیرد؟
۳-آیا کشور به این میزان بلاگر و سلبریتی نیاز دارد؟ کمبود نیروی ماهر و کارمند و کارگر متخصص در آینده چگونه تامین خواهد شد؟


به نظر می‌رسد عدم فعالیت‌های فرهنگی و رسانه‌ای لازم در جهت از بین بردن جو چنین تبلیغات و افکاری می‌تواند خسارات جبران ناپذیری را به فضای کاری و روانی جامعه و علی الخصوص نوجوانان و جوانان وارد سازد، و انتظار می‌رود نهاد‌های فرهنگی و نظارتی هر چه سریع‌تر در جهت مقابله با این مقوله جدید اجتماعی تمهیدات لازم را بیاندیشند.

دیگر خبرها

  • اظهارات بودار سمیر جعجع علیه مقاومت با حمایت تلویحی از اشغالگران!
  • ظریف: تصور نکنیم اگر FATF را نپذیرفتیم تنبیه نمی‌شویم
  • با قرارگاه نور جواب دشمن را می‌دهیم / ادعای حقوق بشر غربی‌ها دیدنی است
  • مدارا با طالبان بدون خط قرمز! / معلمان و دغدغه معیشت/رویا فروشی برای کسب ثروت 
  • عملیات وعده صادق شمشیر زهرآگین بر قلب دشمن نشست
  • سیاستمدار انگلیسی: جریان حمایت غرب از اسرائیل معکوس شده است
  • عبور از تحریم‌های نفتی و رکوردشکنی فروش نفت خام
  • در سال ۱۸۱۶ جهان شاهد سالی بدون تابستان بود
  • بهبود اقتصادی؛ از میدان «واقعیت» تا میدان «تصویر»
  • نویر: تمام جهان منتظر بازی بایرن-رئال هستند